از زهر خصم کافرم
می سوزه از پا تا سرم
داد از جدایی ، رضا کجایی
در ذکر یا رب یا ربم
خَلّصنی یا رب بر لبم
ذکر صلاتم ، بده نجاتم
از کینه ی این دشمن یهودی
مونده برام جراحت و کبودی
مَرهَم ِ دل ناله های یا زهرا
واغربتا واغربتا واویلا.
در بین زنجیر جفا
دلخون ِ ظلم ِ اشقیا
مضطر شدم من ، پرپر شدم من
ماندم اسیر درد و غم
دشمن کند بر من ستم
چه بی کرانه ، با تازیانه
بی حرمتی گر شد به محضر من
امّا نشد از تن جدا سر من
از غربت کرببلا واویلا.
واغربتا واغربتا واویلا.
درباره این سایت